خواب دیدم اجاره ارزان شد
داخل سفرهها پر از نان شد
با تلاش و امید مسؤولان
کار در مملکت فراوان شد
با جوانانِ خود « ابومسلم »
قهرمان؛ توی لیگ ایران شد!
تیم دوّم « پرسپولیس » و سپس
رتبهی بعدی از « سپاهان » شد!
تا ابد ماند پیش ما « کیروش! »
لیگ ما مثل انگلستان شد!
مستمندی بدون دفترچه
رفت درمانگهی و درمان شد! !
شعرِ بنده خفن شد و هر روز
بهترین مطلب « خراسان » شد!
همهی کافهها شبی بستند
شهر عاری ز دود قلیان شد!
در کویرِ وطن چمن رویید!
ابرها آمدند و باران شد!
مادرم زد به شانهام ناگاه
گفت: « تختت خلیج عمّان شد! !
غیر تختت ببین که فرش اتاق!
خیس مثل لباس و تنبان شد!
بعد از این میکنم تو را پوشک!
کارِ تو مثل خردسالان شد
جیس کَلدی به خود خَلِ گنده!
پِسَلِ خوسگلم پسیمان سُد »
کشف کردم که بی گمان در خواب
میشود بد اگر که باران شد! !