شعر طنز ناصر فیض در محضر مقام معظم رهبری رمضان ۹۵+فیلم
شاعران حاضر در ضیافت نیمه رمضان ۹۵ هر یک از زاویه نگاهی به بیان شاعرانه دغدغههای خود در محضر رهبر انقلاب پرداختند.
به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار مهر، آئین ضیافت شاعرانه نیمه رمضان، امسال هم به سنت هر سال در محضر مقام معظم رهبری برگزار شد و شاعران پیشکسوت و جوان به قرائت تازهترین سرودههای خود پرداختند.
از نکات جالب در ترکیب اشعاری که شب گذشته توسط شاعران در این مراسم قرائت شد، تنوع مضمونها و قالبهای شعری بود. اشعاری که از غرل و مثنوی نیمایی تا شعر طنز و حتی ترانه در میان آنها بود.
محمّدجواد آسمان، حسن صنوبری، سعید پورطهماسبی، محمد مهدی سیار، سید محمد مهدی شفیعی، محمد برزگر، روح ا… اکبری، زکریا اخلاقی، عباسعلی براتی پور، سید علی موسوی گرمارودی، علی انسانی، محمدعلی مجاهدی، آیت الله محمدی گلپایگانی، غلامعلی حدادعادل، محمدکاظم کاظمی (افغانستان)، نصیر ندیم(افغانستان)، محسن سعیدی(افغانستان)، احمد شهریار(پاکستان)، نقی عباس(هند)، مرتضی طوسی، ولی الله کلامی، سعید یوسفنیا، ناصر فیض، نیلوفر بختیاری، سیده فاطمه حسینی، فاطمه افشاریان و نغمه مستشارنظامی شاعرانی بودند که شب گذشته به قرائت تازهترین سرودههای منتخب خود در محضر رهبر انقلاب پرداختند.
در ادامه شعر طنز ناصر فیض، رئیس دفتر طنز حوزه ی هنری را مرور خواهیم کرد؛
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
من ماندهام اینجا که حلال است، حرام است؟
با این که به فتوای دل اشکال ندارد
گر یار پسندید ترا کار تمام است
در مذهب ما باده حلال است، ولی حیف
در مذهب اسلام همین باده حرام است
شد قافیه تکرار ولی مسئلهی نیست
چون شاعر این بیت طرفدار نظام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
لب دارد و گه گاه لبش بر لب جام است
بعضاً که شلوغ است سرش نیز نداند
از آن همه مستیش کدامش ز کدام است
این ماه شب چاردهم در شب مهتاب
یا آن که، همسایه ما در لب بام است
ابیات به هم ریخت، مضامین همه گم شد
شعرم پس از این بیت، غزل نیست، درام است
در مجلس اگر جای خودت را نشناسی
تنها هنرت وصل قعودی به قیام است
مخصوص خواص است اگر صدر مجالس
پر واضح و پیداست کجا سهم عوام است
از جنس مضامین نخستین دو سه بیتی
مانده است، بخوانم، بروم، ختم کلام است
پرسید طبیبم که پس از رفتن یارت
وضع تو اعم از بد و از خوب کدام است
از این که چه آمد به سرم هیچ نگفتم
گفتم که دلم سوخت، نفهمید کجام است
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
چون شعر مرا دید که دارای پیام است
شاعر : ناصر فیض
***