مبلغ مختصری پول نهادم در جیب
مبلغ مختصری پول نهادم در جیب💴
شدم از خانه برون، عازم بازار شدم🚶
داد بقال به من جنس گرانقیمت را😕
آنقدر مفت که ممنون ز دکاندار شدم😏
پای در دکه بزاز نهادم، او هم
لطف فرمود که صاحب کت و شلوار شدم👔
نسخهها را ز دواخانه گرفتم بیپول☹️
باعث دفع مرض از دو سه بیمار شدم
نخود و ماش و برنج و عدس و کشک و پنیر🍚
همه را با ثمن بخس خریدار شدم😊
بیچک و چانه ز مشدی حسن میوه فروش🍊🍎🍎
صاحب میوه اعلا دو سه خروار شدم😌
شاد و شنگول ازین واقعه بودم ناگاه😀
لنگه کفشی به سرم آمد و بیدار شدم!