ای راحتی روح و روان گوجهفرنگی
از دوری تو آهوفغان گوجهفرنگی
ای من بهفدای تو و آن گونهء سرخت
هرجا شدهای ورد زبان گوجهفرنگی
هرگوشه نشستم همه از حُسن تو گفتند
محبوب زمینی و زمان گوجهفرنگی
از دوری روی تو چنان زرد و نحیفم
انگار گرفتم یَرَقان گوجهفرنگی
باید بدهم سکّهء زر وقت خریدت
زشت است بگیرم به تُمان گوجهفرنگی
باید بدهم سکّهء زر وقت خریدت
زشت است بگیرم به تُمان گوجهفرنگی
قربان تو و اُملتِ خوشرنگولعابت
باور بکن این نیست چاخان گوجهفرنگی
بی رُبّ تو در سفرهء ما نیست صفایی
بیمزّه غذا شد بهدهان گوجهفرنگی
دیروز شدی همدم خاکوگلِ
بسیار امروز شدی شاهجهان گوجهفرنگی
حال همه را دولت تدبیر گرفته
بس کن، و تو ما را نچزان گوجهفرنگی
شاید به سر کوچهء محمود ببینم
ارزان شدهای تا دوقران گوجهفرنگی
ای میوهء محبوب به ما هم نظری کن
ای سرور اجناسِ گران گوجهفرنگی