جزییات شعر تاهل شاعر: رضا زارعی بر یک صنم ، مایل شدمرفتم به او نائل شدمالبته چون قابل شدمخرّم دل و خوشدل شدمبر عشق خود واصل شدمدیگر متأهل شدمدیگر گذشت آن چند و چونآن ادعاهای قلون!کو تیشه و کو بیستون?سرگشته و غرق جنونمفتون ماد مازل شدم!دیگر متأهل شدمچون بوته خاری بینواسرگشته و سر در هوابودم همیشه هر کجاالان ولی جان شماآدم شدم ، قابل شدم!دیگر متاهل شدماهل سحرخیزی شدمچون ابر پاییزی شدمدر پیش خود چیزی شدم..آنقدر که زیزی شدم!مشهور در گوگل شدمدیگر متأهل شدماستاد بودم معتبردانشور و صاحب نظرمشغول بحث و شور و شراز کل دنیا باخبرعشق آمد و جاهل شدم!دیگر متأهل شدمنه رفته ام توی اویننه گشته ام شاه زمیندر امتداد آن و این!با احتراز نصف دینگفتند که کامل شدمدیگر متأهل شدمبودم اسیر درد و غمهم مجرم و هم متهم!در بحر مشکل ، بی بلمالان ولی با پول کم!در دشت شادی ول شدمدیگر متأهل شدممردم همه در تاب و تباز قیمت رُبّ و رطبمشتاق تا گردند عزب!بنده ولی یا للعجبوارد به این دوئل شدمدیگر متأهل شدمبار و بنه بر دوش منطنز و طرب ، تن پوش مننیش زمانه نوش منمبهوت جنب و جوش منبین عدم ، حائل شدمدیگر متأهل شدمیک سوی، قوم و خویش مناز آن طرف همریش منکو تاس من? کو شیش من?آه از دل درویش من!گمگشته در پازل شدمدیگر متأهل شدم برچسب ها: شعر طنز, کاریکاتور, شاعرطنزپرداز, طنز, شعر طنز تاهل, رضا زارعی, تاریخ : 08 آذر 1397 توسط: ریحانه صابری نظرها: 0 شعر را 1 نفر 1 بار خواندند تعداد رای دادن: 0 نفر اشتراک گذاری f t +g 0 دعوت شده × دعوت از دوست شما نام شما : نام دوست شما : ایمیل دوست شما : 0 لایک 0 شکایت × گزارش خطا یا تخلف یا محتوای نامناسب توضيح دليل : کسانی که این شعر را خوانده اند : فرشاد مشیری (۱۳۹۷/۰۹/۲۱) کسانی که به این شعر رای داده اند : ارسال نظر دیدگاه خود را بنویسید *نام : *پست الکترونیکی : * متن پیام :
تاهل شاعر: رضا زارعی بر یک صنم ، مایل شدمرفتم به او نائل شدمالبته چون قابل شدمخرّم دل و خوشدل شدمبر عشق خود واصل شدمدیگر متأهل شدمدیگر گذشت آن چند و چونآن ادعاهای قلون!کو تیشه و کو بیستون?سرگشته و غرق جنونمفتون ماد مازل شدم!دیگر متأهل شدمچون بوته خاری بینواسرگشته و سر در هوابودم همیشه هر کجاالان ولی جان شماآدم شدم ، قابل شدم!دیگر متاهل شدماهل سحرخیزی شدمچون ابر پاییزی شدمدر پیش خود چیزی شدم..آنقدر که زیزی شدم!مشهور در گوگل شدمدیگر متأهل شدماستاد بودم معتبردانشور و صاحب نظرمشغول بحث و شور و شراز کل دنیا باخبرعشق آمد و جاهل شدم!دیگر متأهل شدمنه رفته ام توی اویننه گشته ام شاه زمیندر امتداد آن و این!با احتراز نصف دینگفتند که کامل شدمدیگر متأهل شدمبودم اسیر درد و غمهم مجرم و هم متهم!در بحر مشکل ، بی بلمالان ولی با پول کم!در دشت شادی ول شدمدیگر متأهل شدممردم همه در تاب و تباز قیمت رُبّ و رطبمشتاق تا گردند عزب!بنده ولی یا للعجبوارد به این دوئل شدمدیگر متأهل شدمبار و بنه بر دوش منطنز و طرب ، تن پوش مننیش زمانه نوش منمبهوت جنب و جوش منبین عدم ، حائل شدمدیگر متأهل شدمیک سوی، قوم و خویش مناز آن طرف همریش منکو تاس من? کو شیش من?آه از دل درویش من!گمگشته در پازل شدمدیگر متأهل شدم برچسب ها: شعر طنز, کاریکاتور, شاعرطنزپرداز, طنز, شعر طنز تاهل, رضا زارعی, تاریخ : 08 آذر 1397 توسط: ریحانه صابری نظرها: 0 شعر را 1 نفر 1 بار خواندند تعداد رای دادن: 0 نفر اشتراک گذاری f t +g 0 دعوت شده × دعوت از دوست شما نام شما : نام دوست شما : ایمیل دوست شما : 0 لایک 0 شکایت × گزارش خطا یا تخلف یا محتوای نامناسب توضيح دليل : کسانی که این شعر را خوانده اند : فرشاد مشیری (۱۳۹۷/۰۹/۲۱) کسانی که به این شعر رای داده اند : ارسال نظر دیدگاه خود را بنویسید *نام : *پست الکترونیکی : * متن پیام :
اشتراک گذاری f t +g 0 دعوت شده × دعوت از دوست شما نام شما : نام دوست شما : ایمیل دوست شما : 0 لایک 0 شکایت × گزارش خطا یا تخلف یا محتوای نامناسب توضيح دليل : کسانی که این شعر را خوانده اند : فرشاد مشیری (۱۳۹۷/۰۹/۲۱) کسانی که به این شعر رای داده اند :